محبت و عشق آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها
آمار وبلاگ
سه شنبه 90 تیر 28 :: 10:56 عصر :: نویسنده : علی
سلام امروز اومدم از یاسم بگم - عصر با هم حرف زدیم - خیلی دلم براش تنگ شده بود - از شنیدن صداش واقعا خوشحال شدم - تو تنهایی خودم - خیلی باهاش درد دل میکنم ولی نمیدونم چرا وقتی باهاش حرف میزنم زبونم بند میاد - ولی اون با همون خنده هاش و مهربونی هاش تحملم میکنه و محبت داره - اون امروز گفت که تو حرم امام رضا (ع) است و برام دعا میکنه - خیلی دوست داشتم اون موقع باهاش بودم راستش کمی دلم گرفت ولی منم همیشه براش دعا میکنم . همیشه. یاسم یه سری عکس میذارم برات به صورت رمز دار رمزش شماره تلفنته -
موضوع مطلب : |
||